زیتون

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

تا اخر عمر، تکه بزرگی از قلبم برای همیشه شاد خواهد بود. دست به سینه و سر به زیر انداخته به احترام این همه لطف رو به سوی کربلا می ایستم، فرشته کوچکی که درون قلبم بال می زند تا خوشی ش را به همه اجزای وجودم برساند را زنده نگاه می دارم. تا ابدیت، منت دار این بنده نوازی تان خواهم بود ارباب بی نظیر! کتابچه عاشورا را قبل از محرم تمام کردم اما لحظه لحظه مقتل خوانی ها برای ساخت تصاویر داستانک ها، از گوشه قلبم عبور نمی کند. نمی دانم به کدام بهانه کوچک این هدیه بزرگ را به من دادید اما می دانم که غیر از بنده نوازی چیز دیگری در وجودم ندیدید. 

جا مانده ایم آقا! امسال هم از اربعین و پیاده روی ش جاماندیم، بگو چه خاکی به سر کنیم؟

۰ نظر ۰۸ آبان ۹۶ ، ۰۰:۴۰
مریم حدادی