زیتون

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خاطرات» ثبت شده است

از صبح هی توی ذهنم دنبال یک عطر آشنا می گردم عطری که بوی خاطرات قدیمی را بدهد. مى روم سراغ عطرهای روی میز، ژوپ قرمز بیشتر از همه، عطر قدیم را دارد. راستش نمی دانم ژوپ از چه ترکیب عطرهای ساخته شده اما برای من عطر بهارنج را زنده می کند. یک عطر زنده ی سیال! 

خاطرات برای من با عطرها کدگزاری می شوند. بعضی های شان را که حس می کنم سرم گیج می رود از خاطرات تلخ همراه ش و بعضی های شان هم شوق و زندگی را در رگ هایم می ریزند. من آدم خاطره بازی هستم و عطرها، همراهان وضیفه شناسی هستند برای یادآوری...

...

*آخ که چقدر وبلاگ نوشتن حس نابی است!

۰ نظر ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۵:۰۰
مریم حدادی
از سخت‌ترین اتفاقات برای هم‌چون منی که در وبلاگ زندگی می‌کرد و نفس می‌کشید، بسته شدن ناگهانی آن از سمت سرویس محترم ارائه دهنده وبلاگ بود و سخت‌تر از آن پیدا نکردن زمان مناسب برای بازگردانی مطالب و نشستن در یک خانه جدید.
زیتون، شروع مرحله جدیدی از زندگی من بود و شیرینی این مرحله جدید آنقدر ادامه پیدا کرد که انسان تنوع طلبی مثل من را راضی کند تا وبلاگ جدید را هم با هم نام قدیمی ادامه دهم.

خلاصه زیتون نویسی را از سر می‌گیرم. اگر "او" بخوهد...

***
اول و آخر تویی و همه از آن توست...
۳ نظر ۰۲ تیر ۹۲ ، ۰۰:۰۶
مریم حدادی