زیتون

زیتونِ من

يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۲، ۰۳:۴۲ ب.ظ
شبیه آدم هایی شده ام که خانه شان توی زلزله ویران شده و آوار را زیر و رو می کنند تا خاطرات شان را پیدا کنند و دوباره خودشان را به آنها سنجاق...

تا صفحه دهم سرچ گوگل جلو می روم، لینک ها را یکی یکی نگاه می کنم، بلکه خبری از متن ها و عکس های قدیمی م پیدا کنم. انگار که سیل آمده و همه آن ها را با خودش برده...

تازگی ها متوجه شدم که یا به خیلی چیزها دل نمی بندم و راحت از کنارشان می گذرم یا وقتی دل بستم، تار و پود خاطراتم را گره می زنم به چیزهایی که دوست دارم و بعد جرات جدا شدن ندارم. درست مثل زیتون!

*باید این جا به روز شود، زیتون شود!
۹۲/۱۰/۰۱
مریم حدادی

نظرات  (۱)

سلام :)
زیتون تون چی شد؟
چندباری سرزدم و یادم نیست وبلاگ رو نیافتم یا بود ولی چیزی توش نبود ...
خلاصه اینکه شرمنده آدرسش هم دیگه درست یادم نیست چی بود!
این فیدخوانها آدم رو تنبل میکنه تو حفظ آدرس وبلاگ :/
پاسخ:
سلام
:)
سرویس وبلاگ بلاگها کلا پوکید! وبلاگ‌های ما رو هم با خودش برد.
دشمنتون! 
درک می‌کنم چون همدردیم در این زمینه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی