اول
يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۰۶ ق.ظ
از سختترین اتفاقات برای همچون منی که در وبلاگ زندگی میکرد و نفس میکشید، بسته شدن ناگهانی آن از سمت سرویس محترم ارائه دهنده وبلاگ بود و سختتر از آن پیدا نکردن زمان مناسب برای بازگردانی مطالب و نشستن در یک خانه جدید.
زیتون، شروع مرحله جدیدی از زندگی من بود و شیرینی این مرحله جدید آنقدر ادامه پیدا کرد که انسان تنوع طلبی مثل من را راضی کند تا وبلاگ جدید را هم با هم نام قدیمی ادامه دهم.
خلاصه زیتون نویسی را از سر میگیرم. اگر "او" بخوهد...
***
اول و آخر تویی و همه از آن توست...
۹۲/۰۴/۰۲
بنده به عنوان نماینده ی مشتری های زیتون باید عرض کنم بعد از اون اتفاق بلاگها، به شدت در خماری موندم و خاطره ی اون وبلاگ قبلی برام زنده شد.
گفتم که بدونید هنوز اون وبلاگ اولیه رو دوست می داریم ما.
انشالله دوباره توفیق سر زدن مرتب به این سنگر جدید رو داشته باشم.
پیروز باشید خواهرم.