فکرهای بارانزا
پنجشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۰، ۰۶:۴۹ ب.ظ
هواشناسی که بلدی؟!
ببین!
آن دو تا گویِ قهوهایِ تیره، همیشه خدا چسبیدهاند به آن دو تا ابر سفید.
آن دو تا ابر سفید همیشه خدا پُربارند، همیشه آماده باریدن…
وقتی دو تا گوی قهوهای میدرخشند، برق میزنند، شفاف میشوند،
یعنی آن دو تا ابر سفید قرار است ببارند.
وقتی دو تا گوی قهوهای میدرخشند اما ابرها نمیبارند،
یعنی یک توده هوای بارانی گیر کرده توی گردنه،
توی گلوگاه یعنی باید بروی و به یک ترفندی آزادش کنی و گرنه طوفان میشود، سیل میآید… .
این روزها یک توده هوای بارانی گیر کرده توی این گردنه،
آزاد نمیشود،
آزاد نمیشوم.
منتظر طوفانم.
****
متن بالا از نوشته های خانوم روستا است.
پ.ن دارم ولی..
۹۰/۰۴/۰۲